سفارش تبلیغ
صبا ویژن


آفتاب مهر

 

در مجلسی با حضور استاد شمشیری بودیم که

یکی از حاضرین سوالی پرسید: مبنی بر حکمت

اعداد 7 و 40 و 70 در دین اسلام وکتاب قرآن چیست .

و چرا این اعداد تکرار شده است؟

استاد شمشیری با خوب وبجا بودن سوال اینگونه مثل همیشه

از قرآن جواب این سوال کننده را دادند.

بخشی از جواب قرآنی استاد شمشیری

علت تکرار عدد هفت در قرآن چیست؟

 این عدد 24 بار به بهانه‏های مختلف در قرآن تکرار شده.

از جمله مواردی که عدد هفت در آنها به کار رفته و شما هم حتماً شنیده‏اید،

 می‏توان به اینها اشاره کرد؛ تقسیم جهان به هفت اقلیم، هفت طبقه زمین،

 هفت طبقه آسمان، هفت طبقه جهنم، هفت فرشته مقدس در بنی‏اسرائیل و...

 همه اینها نشان می‏دهند که عدد هفت همیشه مورد توجه بشر بوده است.

معادل هفت در عربی واژه‏های «سبع» و «سبعه» است

 که در احادیث و روایات هم کثرت قابل اعتنایی دارد؛

 هفت سلام قرآنی، هفت بار طواف بر گرد خانه کعبه، هفت طبقه جهنم،

 هفت بار تطهیر در قوانین طهارت، هفت عضوی که در سجده باید روی زمین باشد،

 هفت شبانه روز بلای قوم عاد، بازخواست مردم از هفت چیز در قیامت

 

 تقسیم‏بندی عمر فرزندان به سه هفت سال.

 دوره اول: دوره سیادت و سروری،

 دوره دوم: دوره اطاعت و فرمانبرداری

 دوره سوم: دوره مشورت و همراهی

 

در قرآن هم 20 بار واژه «سبع» و چهار بار واژه «سبعه» به کار رفته

 و به بعضی از عددها مانند سه، هفت، 70 و 40 توجه ویژه‏ای شده است.

 به اعتقاد استاد شمشیری، کاربرد هر یک از این عددها حکمتی  دارد.

 

جالب بود وقتی استاد کلمه حکمت را گفتند عده از حاضرین

با پرسیدن سوالاتی از استاد خواستن که از حکمت ها بگویید

 استاد هم یکی از سوال کنندگان را انتخاب کرد و قرآنی بدست

او رساندند تا جواب سوالش را از نور قرآن بگیرد .

 جالب بود که وقتی قران را باز کرد  سوره لقمان آیه 27 آمد

و.......... گریه زیاد وشوق عجیب این فرد باعث شد

 که تمام افرادحال دگرگون شده ایی پیدا کنند

 

 

 که بعضی را قرآن و روایات یادآور شده و بعضی را هم علوم جدید کشف کرده است.

با یکی دو مثال، می‏توان نشانه اکمال بودن این عدد را در قرآن بیشتر و بهتر بشناسیم.

«ولو انّما فی الارض من شجره اقلام و البحر یمدّه من بعده سبعه ابحر

 ما نفدت کلمات‏الله انّ‏الله عزیز حکیم»  ‏(لقمان،‏27)

« و اگر آنچه درخت در زمین است، قلم باشد و دریا را هفت دریای دیگر به یاری آید،

 سخنان خدا پایان نپذیرد. قطعاً خداست که شکست‏ناپذیر حکیم است».

 در این آیه، قرآن به جای اینکه بگوید؛

 مخلوقات خداوند در پهنه هستی عددی بسیاربسیار بزرگ دارند،

 می‏گوید؛ اگر تمام درختان روی زمین، قلم  و همه دریاها مرکب شود،

 تمام قلم‏ها می‏شکند و از بین می‏رود ولی حقایق عالم هستی

 و معلومات پروردگار هستی پایان نمی‏پذیرد.

 عظمت سخن آنگاه روشن‏تر می‏شود که عدد هفت نمادی از کثرت باشد.

 «و ان جهنم لموعدهم اجمعین لها سبعه ابواب لکلّ باب منهم جزء مقسوم» (حجر، 43- 44)

«و قطعا وعده‏گاه همه آنان دوزخ است، (دوزخی) که برای آن هفت در است

 و از هر دری بخش معینی از آنان (وارد می‏شوند).»

در این آیات آمده که جهنم هفت در دارد.

 

در پایان هم استاد شمشیری سوالی قرآنی راجع به موضوع

 صحبت هایشان از حاضرین کردند

 که کسی نتوانست بدرستی پاسخ ها بدهد

سوال مطلب زیر میباشد

 


** هفت سلام قرآنی**

 بد نیست بدانید که در قرآن کریم هم هفت «سلام» مطرح شده. با آنها آشنا شوید:

- سلام قولا من ربّ رحیم (یس، 58)

- سلام علی ابراهیم (صافات، 109)

- سلام علی نوح فی العالمین (صافات، 79)

- سلام علی موسی و هرون (صافات، 120)

- سلام علی ء‏ال یاسین (صافات، 130)

- سلام علیکم طبتم (زمر، 73)

- سلام هی حتی مطلع الفجر (قدر، 5)


نوشته شده در یکشنبه 91/11/8ساعت 2:56 صبح توسط تولد نظرات ( ) |

حکایت قشنگ و زیبایی از استاد هست که حیفم آمد براتون ننویسم

یکروز در مجلسی یکنفر از استاد پرسید.

 چطورما تشخیص بدهیم که مومن واقعی هستیم؟؟

اما جواب استاد شمشیری مثل همیشه با نور قرآن و نور احادیث همراه بود.

استاد شمشیری گفتند:

امام رضا(علیه‎السلام) برای مومن سه ویژگی بیان فرموده‎اند:

 که معیار خوبی برای شناختن خود می باشد که آیا در زمره مومنان قرار می‎گیریم یا نه؟

عن الرضا علیه‎السلام:

لا یکـون الْمُـؤمـن مُـؤمنـاً حتـى تکـون فیه ثلاثُ خصـال:

سنّة من ربّه و سنّة من نبیّه، و سنّة من ولیّه فـَامّا السّنة مـِن رَبّه فکتمان سـرّه،

و امّـا السّنة من نبیّه فمـُداراة النّاس، و امّـا السّنه مـن ولیّه فـالصّبـر فـى الْبـأسـاء و الضّـرّاء . 

امام رضا (علیه‎السلام) فرمود:

مـومـن، مـومـن واقعى نیست، مگـر آن که سه خصلت در او بـاشــد:

سنتـى از پـروردگـارش و سنتـى از پیـامبـرش و سنتـى از امـامـش .

اما سنت پروردگارش، پـوشاندن راز خود است.

سنت پیغمبرش، مدارا و نرم رفتارى با مردم است .

اما سنت امامـش، صبر کردن در زمان تنگدستـى و پریشان‎حالى است

 

 

یک روز در جلسه سخنرانی استادشمشیری یکی از حاضرین از ایشان سوالی

 مبنی بر بیحالی وکسلی در نماز،  از استاد شمشیری کرد.

  که استاد با یک حکایت شیرین جواب این فرد را دادند.

استاد شمشیری گفتند ،که در احوالات یکی از بزرگان دین آمده که:

چند روزی بود که حال عجیبى  داشتم؛

 یعنى حال نماز شب و حال نماز اوّل وقت خواندن را نداشتم.

 از این گذشته از خواندن نماز و رابطه با خدا لذّت نمى‌بردم.

 حسابی از خودم تعجب مى کردم که چرا چنین شده‌ام؟

 هرچه گریه و زارى و التماس مى‌کردم باز به جایى نمى رسیدم .

 تا آنکه شبى از همین شبها خواب بسیاری عجیبی دیدم.

 در آن رویای شگفت به من گفتند:

 «کسى که خرماى حرام بخورد،

 معلوم است که دیگر عبادت را دوست نداشته

 و از آن لذتى نخواهد برد!»

وقتى از خواب بیدار شدم ، آن روز را که به بازار رفته بودم یادم آمد.

 جریان خریدن خرما را به یاد آوردم که ، وقتى خرما را گرفتم،

دیدم یکى از آن خرماها رسیده نیست لذا بدون اجازه صاحب مغازه،

 آن خرما را برداشتم و روى خرماهایش گذاشتم

 و به عوض آن، یک خرماى خوب برداشتم و آن را خوردم.

تازه فهمیده بودم که از کجا خورده‌ام. آن خرما کار خودش را کرده بود.

  مطمئن شدم که همان یک خرماى حرام، بر روى حالات معنوى من اثر نهاده

 و دیگر از خواندن نماز و رابطه با خدا، لذتى نمى برم .

با گفتن این حکایت، استاد شمشیری به تمامی شرکت کنندگان در این مجلس

تاکیید کردند که :

حق ناس را نادیده از اعمالتان نگیرید زیرا کوچک ترین و ناچیز ترین عمل

چه در کارهای نیک و چه در کار های بد

نزد خدا حساب میشود.

بعد به این حقیقت تاکید کردن که:

*** اثر کارهایمان را در این دنیا و جزای آن را در آن دنیا میبینیم***


نوشته شده در یکشنبه 91/11/8ساعت 2:55 صبح توسط تولد نظرات ( ) |

نماز روز یکشنبه ذی القعده

 

دوستان خوب تو ماه ذی قعده قرار داریم. اولین ماه از ماههای حرام.

 برای این ماه شریف  یه عمل به ظاهر ساده ولی بسیار ارزشمند نقل شده.

 این عمل اگر خیلی طول بکشه شاید 15 دقیقه وقت بگیره

 ولی ارزش و ثواب همین عمل کوتاه اصلا قابل محاسبه نیست.

 اگرباورنمیکنی خودت نگاه کن وببین چقدرثواب و فضیلت برای همین عمل کوتاه نقل شده.

 فقط یادت باشه اگر این عمل رو انجام دادی برای همه دعا کنی !

 

* * * * *

روز یکشنبه بود و همه مردم در مسجد جمع شده بودند.

 رسول خدا صلوات الله علیه فرمود:

مردم؛ کدامیک از شما می‌خواهید توبه کنید؟

همه گفتند: رسول خدا؛ همه ما می‌خواهیم توبه کنیم.

حضرت فرمودند: عملی را به شما هدیه می کنم که اگر انجامش دهید:

1- توبه‌ شما قبول می شود.

2- گناهانتان آمرزیده می شود.

3-خُصمای شما(کسانیکه ازشماناراضی هستند)در روز قیامت ازشماراضی میگردند.

4- با ایمان از دنیا می روید.

5- دینتان حفظ می شود.

6- قبرتان گشاده و نورانی می شود.

7- والدینتان از شما راضی می شوند.

8- مغفرت الهی شامل حال والدین و فرزندان شما می گردد.

9- رزق و روزی شما افزایش می یابد.

10- ملک‌الملک (عزرائیل) در هنگام مردن با شما مدارا می کند.

11- در لحظات مرگ جانتان به آسانی بیرون می شود.

12- و ...

ایشان گفتند : این عمل شریف را جبرئیل در شب معراج به من آموخت.

اما بریم سراغ خود عمل؛

 کیفیت و چگونگی انجامش به این نحو است که در روز یکشنبه ماه ذی قعده:

1- غسل نمایید.

2- وضو بگیرید.

3- چهار رکعت نماز بجا آورید. (دو تا دو رکعتی)

در هر رکعت یک بار (سوره حمد)، سه بار (سوره توحید) و یک بار معوذتین

 (سوره ناس و سوره فلق) بخوانید.

4- بعد از نماز هفتاد بار استغفار کنید (استغفرالله ربی و اتوب الیه)

5- سپس (لاحول و لاقوة الا بالله) بگویید.

6- و در انتها بگویید:

{یا عزیز؛ یا غفار؛ اغفرلی ذنوبی و ذنوب جمیع المؤمنین و المؤمنات

 فانه لا یغفر الذنوب الا انت،} ای عزیز؛ ای بخشاینده؛ گناهان من و گناهان

 تمام مردان و زنان مؤمن را ببخش که جز تو کسی گناهان را نمی‌بخشد.»

 


نوشته شده در یکشنبه 91/11/8ساعت 2:51 صبح توسط تولد نظرات ( ) |

 

یکى از شکایت کنندگان در قیامت، قرآن کریم است.

 پیامبر اکرم(‏صلى الله علیه و آله) فرمودند:

 «یَجِى‏ءُ یَومَ القِیامَةِ ثَلاثَةٌ یَشکُونَ: اَلمُصحَفُ وَالمَسجِدُ وَ العِترَةُ»

 روز قیامت سه چیز براى شکایت از مردم به صحنه مى‏آید:

 یکى قرآن، یکى مسجد و دیگرى اهل‏بیت‏(علیهم‎السلام) . 

قرآن در روز قیامت از دو دسته? یکی هواداران قرآن و دیگری مخالفان قرآن? 

در دادگاه عدل خداوند شکایت میکند.

الف: شکایت قرآن از هواداران

شاید شکایت قرآن به این مضمون باشد:

 خدایا!با اینکه دستور تلاوت قرآن آمده،بعضی ازمسلمانان حتى نتوانستند از رو مرا بخوانند.

خدایا! بعضى که مرا مى‏خواندند، حقِ‏ّ تلاوتم را ادا نمى‏کردند،

 یعنى بدون طهارت و وضو و تدبّر به سراغم مى‏آمدند و یا در تلاوتم عجله مى‏کردند.

خدایا! بعضى آیات مرا مى‏خواندند و مى‏فهمیدند، ولى عمل نمى‏کردند. 

خدایا! بعضى که عمل مى‏کردند، به دیگران نمى‏رساندند.

خدایا! بعضى در عمل به قرآن حتى از مخالفان قرآن هم عقب‏تر ماندند.

 چنانکه حضرت على (علیه‎السلام) در وصیت خود مى‏فرماید:

 مبادا دیگران در عمل به قرآن و استفاده از رهنمودهاى آن از شما مسلمانان جلو باشند.

خدایا! بعضى تنها به آیات عبادى و فردى عمل مى‏کردند و نسبت به هجرت و جهاد و ایثار

 و سیاست که در متن آیاتم بود، بى‏اعتنا بودند و به بعضى آیات ایمان مى‏آوردند

 و نسبت به بعضى آیات بى‏تفاوت بودند.

خدایا! بعضى به‏ جاى آن که مرا قانون بدانند، وسیله نان دانسته و مال‏التّجاره خود قرار دادند،

 از خواندن و چاپ کردنم سرمایه‏اندوزى‏ها کردند.

خدایا! بعضى که در فکر و روح خود انحرافى داشتند،

 آیات متشابه را (که چند نوع مى‏توان معنا کرد) دستاویز اهداف خود قرار دادند.

خدایا! بعضى به جاى اینکه درتفسیرم از مفسّران واقعى و پیامبر اکرم و اهل‏بیت

 استمداد نمایند،از سلیقه‏هاى شخصى خود در تفسیر آیات کمک مى‏گرفتند.

خدایا! به جاى این که مرا براى دل‏هاى زنده بخوانند، بر مردگان خواندند.

خدایا! بعضى تنها به هنگام تفأّل، استخاره و سوگند به سراغم مى‏آمدند.

ب: شکایت قرآن از مخالفان

قرآن از مخالفان خود چنین شکایت مى‏کند:

خدایا! مرا ساخته فکر بشر دانستند.

خدایا! مرا افسانه‏هاى پیشینیان دانستند.

خدایا! شنیدن تلاوت مرا ممنوع کردند.

خدایا! به آورنده من تهمت سحر و جنون و کِهانت و کذب زدند.

خدایا! مرا مى‏شنیدند، ولى لجاجت کرده و ایمان نمى‏آوردند.  

به جاى آن که روبرو قرار دهند، پشت سر گذاردند،

 به جاى آن که از آن نور بگیرند، به وسیله آن پول گرفتند.

به جاى آن که آیات آن را به دل بنشانند، فقط بر کاغذ نوشتند.

 و به جاى آن که او را حفظ نمایند، فراموش نمودند.

 قوانین آن تغییر کرد، حدود آن رها شد،

توحید و بندگى حقّ که به آن امر کرده بود، به اطاعت از طاغوت تبدیل شد.

به جاى این که تربیت یافتگان آن دشمنان خدا را بترسانند، از دشمن خدا ترسیدند


نوشته شده در یکشنبه 91/11/8ساعت 2:47 صبح توسط تولد نظرات ( ) |

 

یکروز که در مجلس استاد شمشیری بودیم

بعد از خواندن نماز مغرب در منزلشان بجماعت

ایشان در مورد دعا کردن مطلبی را گفتند که حیفم آمد براتون ننویسم.


استاد شمشیری ‌گفتند وقتی بعد از نماز مهر را برمی‌دارید و فرار می‌کنید

 ملائکه تعجب می‌کنند که آقا کجا میری؟ چرا نمی‌نشینی، دعا بکنی؟

و جالب اینکه در اینباره روایت داریم

** بعد از هر نماز واجب دو دعای مستجاب سهمیه آدم است**

استاد شمشیری ‌گفتند یکی از این دعاها را برای امام زمان علیه السلام

 و دیگری را برای حوائج خودتان در نظر بگیرید.

 و از این سهمیه، روزی ده تا دعای مستجاب بعد از پنج نوبت نمازهای واجب، نگذرید

 و این قدر زود از سر جانماز بلند نشوید.

استاد شمشیری ‌گفتند دعا سرمایه‌ای نمی‌خواهد و آثار فراوان دیگری

 از جمله زیاد شدن رزق، دفع بلا و ... هم دارد.

بیایید عادت کنیم که دعای بعد نماز یادمون نرود


نوشته شده در یکشنبه 91/11/8ساعت 2:46 صبح توسط تولد نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >

Design By : Pichak